ببخشیدا!!!
افلاطون بر سردر آكادمي خود نوشت: «هركس هندسه نمي داند وارد نشود.»
گذشته از اين كه هدف افلاطون از اين گفته چه بود، يا حتي اين ماجرا حقيقت است يا افسانه، اين نكته بيانگر اين حقيقت است كه هندسه در دوران قديم از اهميت و اعتبار فوق العاده اي برخوردار بود و بيش از هر دانش ديگري مورد احترام بود، حتي يادگيري هندسه را براي آموختن فلسفه لازم مي دانستند. شايد يك دليل اين نكته اين مطلب باشد كه هندسه بيش از هر دانش شناخته شده آن زمان نظري بود و بنابراين مي توانست در زماني كه علوم ديگر به بيراهه مي رفتند يا دوران طفوليت را طي مي كردند، مستقلاً به راه خود ادامه دهد. از طرف ديگر هندسه كاربردي ترين علم زمان بود. قطعاً هندسه در ايجاد بناهاي شكوهمند كه ميراث بشري محسوب مي شود، از جمله اهرام شگفت انگيز مصر نقش بسزايي داشته است.تالس را پيشگام هندسه مي شناسند، پس از وي نيز فيثاغورث، افلاطون، اقليدس نيز هركدام سهم شايان توجهي در گسترش و توسعه اين شاخه از دانش ايفا كردند. تاريخ پربار فرهنگ و تمدن ايراني نيز پر است از نام و چهره مشاهير بسيار ارزنده اي كه در طول چندين سده مشعل دار تحقيقات علمي جهان بودند.
آنان با استفاده از دستاوردهاي پيشينيان و تكيه بر سعي و تلاش خود، دانش بشري و علي الخصوص هندسه را به مدارج بسيار بالاتري رهنمون ساختند. چهره هايي از جمله خوارزمي، خيام، خواجه نصير، ابوالوفاي بوزجاني، جمشيد كاشاني و بسياري ديگر از جمله نام آورترين رياضيدانان ايراني هستند كه در تاريخ رياضيات جهان از مقام شامخ و جايگاه بسيار والايي برخوردارند. آنان توانستند با تشكيل زيج ها و انجام رصدهاي دقيق تقويم جديدي بر اساس سال خورشيدي ابداع كنند. با پايه گذاري قوانين حركت، حفر قنات و استفاده از چرخ چاه را براي آبياري كشترازها ممكن ساختند.
با توسعه اخترشناسي به نياز دريانوردان براي يافتن مسير صحيح كشتي و نياز مؤمنان براي يافتن جهت درست قبله پاسخ دادند. بدين ترتيب به همت اين بزرگان، جواب پرسش هايي كه در دوران شكوفايي دانش يونان حتي مطرح نشده بود، به دست آمد. بعدها نيز دانشمنداني نظير دكارت، فرما، پاسكال، اويلر و گوس به توسعه همين دستاوردها پرداختند، به طوري كه امروزه انواع مختلفي از هندسه براي حل انواع گونان مسئله ايجاد و گسترش يافته است. تا جايي كه حتي پذيرش شاخه هاي جديدي از هندسه همانند هندسه نا اقليدسي كه توسط لباچوفسكي و سايرين ابداع شده بود، براي بزرگترين رياضيدانان زمان غيرممكن به نظر مي آمد.هرچند كه امروز رياضيات بسيار گسترش يافته است اما بايد دانست كه هندسه هيچگاه اهميت خود را از دست نداده است و همپاي تحول ساير شاخه هاي دانش بشري، به تبديل و تحول و نوزايي مدام دست زده است.
بديهي است هنگامي كه به پشت سر خود نگاه كرده و تاريخ پرفراز و نشيب رياضيات را مشاهده مي كنيم، خود رادر مقابل اقيانوسي از دانش بشري مي يابيم كه گردآوري و تدوين عمده ترين دستاوردهاي آن، برترين اراده ها را به هماوردي نابرابر مي طلبد.اما محمدهاشم رستمي از دبيران با سابقه آموزش و پرورش موفق به انجام اين كار سترگ شده است و طي بيش از چهل سال تحقيق دايره المعارف جامعي از هندسه تهيه كرده است كه گفته مي شود بالغ بر۲۰ جلد خواهد بود و تاكنون ۱۴ جلد آن به چاپ رسيده است. وي در اين كتاب عمده ترين و برجسته ترين مفاهيم، قضيه ها، مسئله ها و تعريف ها را همراه با گوشه هايي از تاريخ هندسه و سرگذشت مشاهير اين شاخه تدوين كرده است، تا علاقه مندان به اين شاخه از رياضي با دسترسي به تمام مطالب مربوط به هر مبحث و حل و بررسي آنها به احاطه كامل بر آن مبحث دست يابند و احياناً خود قضيه ها و مسئله ها را تعميم داده و يا قضيه ها جديدي را كشف كرده و مسئله هاي نويي را حل كنند.