ریاضیات و روبورو

ممکن است به نظر بیاید که "ریاضیات و روبورو" ترکیب زیاد جالبی نیست... وقتی آدم اسم ریاضیات به گوشش میخورد ممکن است حالش گرفته شود! .... اما زود قضاوت نکنید، اولا اینکه روبورو با ریاضیاتش هم جذاب است و ثانیا اینکه ریاضیات به خودی خود هم جذاب است، ببینم اصلا چه کسی گفته ریاضیات جذاب نیست؟! ... نکنه شما جزو شاگردان تنبل کلاس هستید؟ها؟

امروز میخواهیم با چهار دستور کلیدی ریاضی روبورو آشنا بشویم. منتها قبل از آن یک کمی "اندر اهمیت مقوله‌ی حساب" صحبت کنیم تا متوجه بشوید که چرا روبورو این همه دستور ریاضی لازم دارد!

در حقیقت ریاضیات یک زبان بین المللی است، یک چیزی تو مایه های زبان انگلیسی فقط یک کمی مشکل‌تر! یعنی به صورت کلی قرار است دانشمندان به جای اینکه بنشینند بیخودی هر کدام با زبان خودشان در مورد مسائل اظهار نظر کنند، باید بیایند حرف های خودشان را با زبان ریاضی بیان کنند. خوبی این کار هم کاملا معلوم است، چون ریاضی زبانی است که پیچیدگی های زبان آدمی زادها را ندارد کاملا میتواند مفهوم مورد نظر را انتقال دهد بدون اینکه آن مفهوم در معرض تغییر قرار بگیرد ... سخت شد نه؟ ... بگذارید یک مثال بزنم، دانشمندان معمولا برای بیان نظراتشان مینشینند مقاله میدهند، در در مورد علوم ریاضی ( مثل مهندسی ها) و علوم پایه ( مثل فیزیک) همه از زبان ریاضی استفاده میکنند و هر کسی هم ریاضی بلد باشد میتواند تا حدودی متوجه است که نظر دانشمند نویسنده مقاله چه بوده اما در علوم انسانی، مثلا جامعه شناسی، چون این علوم به صورت کلاسیک و دانشگاهی کمتر از 100 سال است که به وجود آمده اند و بشر هنوز نتوانسته آن ها را به زبان ریاضی در بیاورد مقاله ها همینجوری به زبان معمولی است، این باعث میشود که مثلا شما در مورد یک موضوع 10 تا مقاله پیدا کنید که هر کدام ساز خودشان را میزنند و هیچ کدام هم با هم توافق ندارند!
البته این انتظار که جامعه شناسی باید حتما ریاضی وار شود ممکن است کلا انتظار غلطی باشد، اما بالاخره تفاوت علومی که توانسته اند از ریاضی استفاده کنند و علومی که هنوز جایگزینی برای ریاضی در مسائل مربوط به خودشان پیدا نکرده اند از اینجا معلوم میشود

خوب، همه اینها را گفتیم که بدانید خود ریاضی چه قدر مهم است!

علاوه بر این اهمیت، اصولا "روبوتیک" یک علم کاملا ریاضی شده است. در دانشگاه و در مقطع لیسانس یک درس سه واحدی وجود دارد به نام "روبوتیک"، چیزی که در این درس یاد دانشجو میدهند این است که رفتار روبات ها و انتظارات از آن ها را بتواند به زبان ریاضی بیان کند و مسائل مربوط به روباتها را با ریاضی حل کند. حالا با این اوصاف به نظر شما ما اگر چهار تا دستور ریاضی برای روبورو نمیداشتیم یک کمی ضایع نبود؟!

دستوراتی که در روبورو داریم به ما این امکان را میدهد که دنیای اطراف روبورو، که به وسیله آن سه تا سنسور( حسگر) دیده میشوند، را به زبان ریاضی و اعداد بیان کنیم و آنها را ذخیره و استفاده کنیم. یک مثال میزنم و قال قضیه را میکنم:

فرض کنید میخواهیم با کمک روبورو یک ماز را حل کنیم، یادتان که می آید ماز چی بود؟ یک راه پیچ در پیچ که روبات باید از یک طرفش وارد و از طرف دیگرش خارج شود. گفتیم که یک راه حل ساده این است که ما یکی از دیوار ها را بگیریم و دنبال کنیم و همین جوری ادامه بدهیم، در برخی موارد به این طریق ماز حل میشود اما در برخی موارد هم حل نمیشود. میدانید در چه حالتی؟ در حالتی که ما دیواری را انتخاب کرده باشیم که به خروجی وصل نباشد و ما همینجوری دور خودمان بچرخیم. در حقیقت مسئله به دو حالت کلی تقسیم میشود، یا با دنبال کردن یک دیوار به خروجی میرسیم یا بعد از طی مسافتی دوباره به سر جای اولمان بر میگردیم، کافی است تشخیص بدهیم که دوباره به سر جای اولمان برگشته ایم یا نه و اگر برگشته بودیم دیوار مقابل را انتخاب کنیم و ادامه بدهیم!
خوب چطوری بفهمیم که توی یک حلقه بینهایت افتاده ایم؟ من یک پیشنهاد دارم که اهمیت ریاضیات را هم روشن میکند، کافی است دو تا عدد برای چهار جهت اصلی درنظر بگیرید، برای شمال و جنوب یک عدد و شرق و غرب هم یک عدد، حالا به ازای هر سانتیمتر حرکت به سمت غرب، یکی به عدد "شرق وغرب" اضافه کنید و به ازای هر حرکت به شرق یکی از آن کم کنید، برای عدد" شمال وجنوب" هم همینجور، برای هر سانتیمتر حرکت به شمال یکی به آن اضافه کنید و برای حرکت به جنوب هم یکی از آن کم کنید.
اگر از جایی شروع کردید و هر دو عدد را صفر مقدار دهی کردید، اگر دوباره صفر و صفر را دیدید بدانید و آگاه باشید که دوباره برگشته اید سر جای اولتان!!
دیدید ریاضی چه اهمیتی داشت و چه کمکی به ما کرد ...

در پاراگراف بالا چهار تا کلمه را پر رنگ نوشته ام، این چهار تا همان چهار دستور ریاضی روبورو هستند، یعنی:

مقدار دهی
جمع
تفریق
مقایسه
 نصب نرم افزار روبورو را در این قسمت مشاهده بفرمائید
برگزفته از سایت ریاضیات و روبورو

 

بدقولی

 

چند سالی پیش از این گرد آمدیم ما این میان

تا کنیم علم و هنر از بهر این مردم عیان

یک نفر خط خوشش را بر رخ ما می کشید

شخص دیگر دائما دنبال دانش می دوید

یک نفر رایانه کار ماهر و هوشیار بود

دیگری شعر خودش را در بر ما می نمود

طنز پرداز عجیب و بی رقیبی داشتیم

صفحه بند بذله گو و بس غریبی داشتیم

در نهایت مردمی با این چنین علم و ادب

سعی می کردند نمایند یک خبرنامه طلب

گشت در فکر و کلام این جماعت مطلبی

که بگنجانیم این اقلام را در مکتبی

یک نفر دانش بیاورد و نشاندش روی خط

یک نفر هر چه نوشتیم را به هم می داد ربط

فرد بعدی تایپ می کرد حرف ها را بی رقیب

تا نماند این میان از هرچه غیرت بی نصیب

روزگار پر شر و شور و قشنگی داشتیم

ما دبیر علمی و فرهنگی خوب و زرنگی داشتیم

رهنمایی می شدیم از هر فراسوی جهان

قدرت و نیروی ما مانند شیران جوان

ما مدیر و سردبیر پر جلالی داشتیم

تا به هر کس می رسیدیم هم سوالی داشتیم

الغرض که همتی بود و جهادی بس بزرگ

سعی ما در ملت دائما آمد سترگ

ما خبر کردیم جهان را که پس از یک یا دو ماه

می شود این یک خبرنامه همی خوب و به راه

حالیا ده روز شد، صدها و صدها روز شد

در نهایت نشریه در کار ما بهروز شد

نشریه آمد به دنبال خبرنامه به کار

در همان موقع خبرنامه هنوزم بی قرار

منتظر گشتیم ما تا یک از این دو رو شود

جوجه اردک ناگهان پر واکند تا قو شود

رنگ موهامان بشد همرنگ دندانهایمان

منتظر گشتم که بینم از فلان کارم نشان

همرهان هی آمدند و هی دمادم رفته اند

هرچه دیدند بعد رفتن صورت خود تفته اند

هر که آمد این میان و خبری از جد ندید

الفراری گفت و با سرعت ز پیش ما دوید

رو سیه گشتیم در پیش جماعت ناظران

هر که می آمد سراغی می گرفت از کارمان

ای هوار از دست بدقولی امان و صد امان

که دگر هرگز برای کارمان نبود زمان

جان من یکسال مانده از رفاقت بینمان

دل ما خواهد که بینیم آخرش به عینمان

ما تلاش خود به روی دایره بگذاشتیم

منتظر تا فصل خوب داشت و برداشتیم

زود باش تو ای رئیس این قبیله زود باش

کفش هایت را به پا کن حالیا چون رود باش

بال های ما کنون بگشاده و آماده است

گر نجنبی تو بدان این بال ها افتاده است

لااقل بگذار از ما هم بماند رد پای

گرچه نامردان برند اقسام ما را زیر لای

بعدها ما زین زمانه یاد بسیاری کنیم

یادها زین روزگار خوب بیداری کنیم

در نهایت بعد کلی راه رفتن با عصا

آرزو دارم بگویم با صدایی بس رسا

قول ما هم قول بود ای مردم بی حوصله

ای همان مردم که گفتید انجمن بی حاصله

سروده شده در روز ۷/۲/۱۳۸۶ ساعت ۶ شب

                         

خیلی جالبه حتما یه سر بزن

محاسبه انتگرال

سایت ها ومقالات ریاضی

 

لینک های جالب

مسائلی پیرامون روش های درست مطالعه ریاضیات

تصمیم گیری بااستفاده از برنامه ریزی چند معیاره

مقدمه ای بر نظریه رمز نگاری

کدگذاری در انتقال اطلاعات

پشت پرده تلفن همراه

زیست شناسی ریاضی

تعامل ریاضی و هنر

نظریه اطلاع

نظریه بازی ها1

حسابهای قرض الحسنه ، خوب یا بد؟

 
 
تصویر واقعی از یک شمش یک کیلو گرمیاحتمالا تبلیغ جوایز حسابهای قرص الحسنه یکی از بانکها را در آن زوج جوانی از یک طلا فروش درباره قیمت شمش یک کیلویی سوال میکنند را در سیمای ملی دیده اید.نکته جالبی که در تبلیغات پانصد شمش طلای این بانک وجود دارد این است که تصاویر گرافیکی شمشهای نمایش داده در اندازه شمش یک کیلویی نیستند و به نظر می رسد که یا کارگردان آگهی فوق تا به حال شمش یک کیلویی ندیده یا آنکه قصد بزرگنمایی جوایز بانک فوق را داشته است. در آگهی بانک دیگری صدها سفر مذهبی (همراه با نمایشی از امکان مقدس مذهبی ) به عنوان جوایز حسابهای قرص الحسنه بانک فوق یاد می شود و در آگهی بانک دیگری از آسمان اتومبیل می بارد!
سالهاست که بانکهای ایرانی بیشتری بودجه تبلیغاتی خود را (که مبلغ بسیار بالایی نیز هست ) صرف آگهی جوایز قرعه کشی حسابهای قرص الحسنه خود میکنند. در حالیکه این روش  دیگر در بسیاری از کشور ها منسوخ شده است. این روزها در تبلیغات بانکهای ایرانی افتتاح حساب قرض الحسنه یک کار بسیار نیک و خدا پسندانه معرفی می شود و به نوعی مردم دعوت به شرکت در این کار نیک می شوند، اما اگر براستی قرض الحسنه خوب است چرا بانکها خود چنین نمی کنند و چرا آنها به عنوان کاری خداپسندانه به مردم قرض (وام) از نوع حسنه نمیدهند؟
در کشور ما افتتاح حساب قرض الحسنه هیچگونه سودی برای کسی که آنرا باز و پول خود را به این حساب واریز میکند ندارد و حتی براساس آنچه که اشاره خواهد شد حتی وی ضرر هم خواهد کرد. بانکهای ایرانی با وعده جایزه ، سکه ، طلا ،اتومبیل و سفرهای مذهبی که طرفداران زیادی در جامعه مذهبی ایران دارد تلاش دارند که انگیزه ای برای افتتاح یا وازیر پول بیشتر به حسابهای قرض الحسنه ایجاد کنند. این کار شاید اشکال قانونی نداشته باشد اما وقتی خوب دقت میکنیم اینکار نوعی دعوت مردم به امتحال شانس و یک جور لاتاری بانکی است. صحبت از سکه ها و شمش های طلا و امید یک شبه پولدرا شدن مرا به یاد تبلیغات و پرزنتهای شرکتهای تجارت هرمی یا Network Marketing می اندازد. آنجا نیز با خرید یا به اصلاح سرمایه گذاری به نوعی فرصتی را برای شانس پولدار شدن تجربه میکنید. احتمالا بسیاری خواهند گفت که حسابهای قرض الحسنه با مثلا لاتاری یا محصولات شرکتهای تجارت هرمی بسیار فرق میکند و احتمالا دلیل ایشان این هست که در اینجا پول مردم حفظ می شود و مانند لاتاری از بین نمی رود یا مانند شرکتهای تجارت هرمی محصولی گرانتر از آنچه که هست خریداری نمی شود. اما با نگاهی به نرخ تورم در کشور متوجه می شویم که در حقیقت دارندگان حسابهای قرض الحسنه ضرر قابل توجهی میکنند. در کشور ما نرخ تورم بطور متوسط حدود 15 درصد است و البته بسیاری معتقدند که نرخ تورم بسیار بالاتر از نرخ اشاره شده است اما اجازه دهید بصورت پیش فرض همان رقم 15 درصد را در نظر بگیریم. با این حساب اگر شما یک میلیون تومان در ابتدای سال در حساب قرض الحسنه خود داشته باشید در آخر سال بدلیل تورم قدرت خرید شما با همان مبلغ یک میلیون تومان بطور متوسط 15 درصد کاهش یافته است و برابر 85 هزار تومان شده است و به روایت دیگر شما 150 هزار تومان ضرر کرده اید. این در حالی است که اگر شما در ابتدای سال 85 پول خرید یک خانه را حساب قرض الحسنه خود داشته باشید در آخر همان سال شما نزدیک به 40% از توان خرید خود برای خرید مسکن را از دست داده اید. شاید بسیاری از مردم مبلغ یک میلیون تومان در حساب قرض الحسنه خود نداشته باشند اما با کمی تحقیق و ارزیابی میتواند میلیاردها تومان پول مردم را در حسابهای قرض الحسنه بانکها در نظر بگیرید که هر سال 15% از قدرت آن برای دارندگان حساب کاسته میشود و این در حالی است که بانکها با سرمایه گذاری این حسابها مثلا در بخشهایی همچون مسکن و نه تنها از تورم  سود می برند بلکه درصدی  هم به عنوان سود سرمایه گذاری برداشت خواهند کرد که دیگر دارندگان حسابهای این بانکها در آن شریک نیستند.
 
برگرفته از وبلاگ علیرضا شیرازی(مدیر سایتهای پارسیک و بلاگفا)